1. اهل سنت(2)شیعه(3) انشعابی

 

اهل سنت:ا(1)اهل حدیث وسلفیه (2) اشاعره (3)ماتردیه 

اهل سنت  منقرض :معتزله،جهمیه ،مرجعه ،قدریه ، ظاهریه   

انشعابی 1.غیر مسلمان بهائیت و قادیانیه اهل حق

           2.اهل حق  ، علویان ترکیه، و علویان سوریه  نصیریه و شیخیه

احکام: 1. اهل سنت. الف :مفقود ه جریری ، اوزاعی  ظاهری .

                          ب: موجود حنفی  مالکی شافعی وحنبلی

        2. شیعه:الف فقه جعفری 1.اثنا عشریه

                                      2. اسماعیلیه

                 ب:فقه زیدیه و علوی

      3: اباضیه عمان

اخلاق 1. مکاتب  اخلاقی

        2. عرفان الف عملی   1.سلاسل صوفی  سنی   قادریه  نقشبندیه  ، رفعیه  تیجانیه ، چشتیه.

                                   2: سلاسل صوفی شیعه گنا بدیه ،ذهبیه  ،خاکساریه  ،نور بخشیه.

 

         جلسه دوم: عثمانیه   :

عثمایه به کسانی  گفته می  شد که  قایل بودند  عثمان   1. عثمان  مظلوم کشته شده 2.  علی در  قتل عثمان  شریک است  3. دوران علی به خاطر عدم اجماع مسلمین دوران  فتنه است 4. علی خلیفه چهارم نیست    .

 تاریخ پیدایش  عثمانیه:

 در   سال 30 هجری  عده ای  از  اهل  مصر   و کوفه و مدینه   به عثمان مخالفت می  کنند و دارالاماره را محاصره می  نمایند   ومصری ها پشت بام   می  روند و عثمان را  می  کشند  .  وقتی عثمان کشته  شد  سه   طیف ذکر شده   برای انتخاب خلیفه جمع می شوند و امام علی (ع) را    به عنوان خلیفه انتخاب می  نمایند .  هواداران  عثمان می  گفتند: چون علی (ع) خلیفه شد وباید  قاتلان عثمان را می کشت  ولی چون علی  آنها را  نکشت پس علی  (ع) قاتل  عثمان  است .

 عثمانیه دو طیف هستند : (1) کسانی  که جنگ  جمل  به راه اندختند. 

هیچ گاه مدینه با علی  همراهی  نکرد کوفه  هم  در جنگ  جمل  همراهی  نمی کرد اگر    مالک اشتر نمی  کوشید  12 هزار  نفر از کوفه در حمایت علی (ع)آمدند . ودر این جنگ دو شعار  بود .

انا   علی دین علی   یا علی دین ابو بکر  و عمر  و علی .

انا علی  دین عثمان یا ابوبکر  و عمر و عثمان .

  1.  جنگ صفین    در جنگ صفین  شعار   کوفه در   مقابل عبیدالله این بود  که فرمانده شما  آدم  بدی است  ولی پدرش خوب  بود  .
  2. پس از صلح امام حسن  حکومت دست   امویان رسید  که طرفدار عثمانی ها بودند  درنتیجه  تفکر عثمانی  تفکر رسمی  جهان اسلام  شد .

( مکه طرفدار جملی ها  بود  ، مدینه  ساکت  بود . کوفه علوی  بود  و بصره  جملی  بود  مصر  علوی  بود   و شام جملی بود )در باره تابعین نقل شده که غالباً تابعین نگاه مثبتی  به علی  (ع) نداشتند .

اما  امویان از  بین می  روند  وعباسیان  سر کار می  آیند  وشعارشان   الرضا من آل محمد بود .

 در 170 تا 180 هجری قمری مطرح شد  اگر  کسی   علی را خلیفه  چهارم بداند ، اشکالی ندارد . عبدالرزاق مخالف معاویه بود  احمد بن حنبل   که تربیع را مطرح کرد ،شاگرد او بود .   علاوه برآن استاد مامون ازمعتزله  بغداد بود .؛ مامون اعلام کرد هر کس فضایل علی را بیان کند به او  جایزه داده می  شود و هر کس  فضایل معاویه بیان کند مجازات می شود .

احمد  بن حنبل  از کسانی بود که بحث  تربیع  را  مطرح  کرده  بودند.احمد  در سالهای  210تا 220هجری  می   گفت :کسی که علی را خلیفه   چهارم بداند خلاف سنت عمل  نکرده است و   درسالهای 220تا 230 هجری هجری قمری می گفت : هرکس علی را  خلیفه چهارم  بداند مطابق سنت عمل کرده است و در سال های 230تا 241 می گفت :هرکس علی را  خلیفه چهارم  نداند   خلاف سنت عمل کرده است .300هجری به بعد  عثمانی  ها از بین رفتند ولی  روح عثمانی  گری  بین  آنها باقی  ماند.

 عثمانی ها  دو  طیف  می  باشند (1) اموی (2) زبیری .

روح  عثمانی  گری  :

1)انکار فضایل  اهل بیت  مخصوص به علی  علیه السلام

2) کینه وعدات به شیعه

3) حب امویان

4)دفاع از  معاویه و یزید.

جلسه سوم:اصحاب اثر:

اثر: قول و فعل و فتوای صحابه و تابعین

در قرن اول دو طیف در  صحابه  وجود داشته 1)اثر گرایی که در آن استناد به  حدیث  پیامبر(ص) و اقوال صحابه می  شود.

رأی  گرایی که اهل  مدینه اثر  گرا و اهل  مکه و کوفه رأی گرا بودند.

نوع نگاه صحابه به پیامبر (ص) کلام ایشان در باره امور  دینی   وحی  است  و حجت  است اما در باره امور شخصی  و سیاسی  وحی  نیست .ولی امیر  المؤمنین و پیروانش  می  گفتند:  همه  آنها  وحی  است .

شگردان امام مالک  اثر  گرا شدند و شاگردان ابو حنیفه رای گرا شدند.

شافعی می گفت : تا  دیروز می گفتیم : قول پیامبر(ص) و قول وفتوای  صحابه و تابعین امروز می گوییم :سنت قول و فعل   و تقریر پیامبر (ص) می باشد حتی عمل  صحابه  هم  خارج  است  .

برخی مستشرقان می گویند  : اهل  سنت  درباره حرف های ابن عباس  و ابن  مسعود  می  گفتند : این حرف ها حتماً  از   پیامبر (ص) نقل  کرده  اند و اینطور  اثر  را  به  پیامبر  منسوب  می  کردند.

کلمه اهل   حدیث   و کلمه  اهل سنت    وعدالت  صحابه ابتدا این را  ابن  حنبل  مطرح کرد  .

در سال  250 هجری همه کتاب های که آنها را کتاب های اثری می  گفتند ، کتاب های  حدیثی شد .

احمد بن حنبل در تعریف  سنت مطرح کرد که   هر عقیده  و     و یا فعل   مشهور در  قرن  نخستین باشد آن   سنت پیامبر (ص) است  هر کس  آن را قبول داشته باشد  از  اهل  سنت است  و هر کس   از  آن انکار نماید  اهل بدعت است .

از  جمله دیدگاه او هرکس  بر  علیه  امام  قیام  کند  اهل  بدعت  است  وکسی اعتقاد نامه  احمد را  قبول  کند  اهل  سنت  است .وبه این ترتیب  آثار   مهم صحابه و تابعین  عقیده اهل سنت شد .

جلسه چهارم:

 کلیات درباب اصحاب  حدیث:

احمد بن  خنبل آمد و اعتقاد نامه نوشت و جریان اهل  حدیث  به وجود آمد . نص گرایان  ظاهر روایت  مبنی  قرار داده  ضد  ضد تاویل و ضد  مجاز بودند  .

اهل حدیث  معروف  سه  جریان فکری   می  باشند.

1) تجسیمی و تشبیهی   که مجسمه و مشبهه.. و حشویه می  باشند .

2)بلا تجسیم و بلا تشبیه و بلا تعطیل وصفات را تاویل هم نمی  کنیم  انسان وار است  شبیه انسان هم نیست.

3) تاویلی: مورد  غضب  اهل  حدیث قرار گرفتند  ابن قتیبه  وپسر ابن جوزیه   از کسانی  اند که به آثار آنها  توجه نمی شود . غالب اهل  حدیث که  فضایل نوشتند در  این طیف هستند آنها  عقل را در دین جا نمی  دهند ولی  تاویل عرفی  را می پذیرند.

سلفی ها طیف سوم را  قبول  ندارند .

وهابیها با طیف اول  مشکلی  ندارند.

اهل حدیث در  سه مسئله    حرف دارند .

1)صفات خبری : ظاهر آیات و روایات را قبول  کنیم  ودرباره آن کلام  نکنیم

همه دعوای اهل حدیث با دیگران بر  این مسئله است.

2) خلق افعال عباد  : درباب افعال اختیاری انسان  آنها می گویند خدا همه افعال انسان را  می آفریند.

3) درباب اندیشه سیاسی : خلافت  به وسیله اهل حل  و عقد منعقد می  شود   و خروج بر حاکم ممنوع است..

هفته دوم از ماه  سوم  تقریر  درس  استاد فرمانیان:

اتفاقات خیلی خوب برای  وهابیت :

نفت شرق عربستان کشف شد  و  تولید نفت   دست شرکت  آرمکو آمریکا بود   وهرروزآنها  پولدار  تر می شدند  و پولها را خرج در تبلیغ وهابیت می کردند.

به وجود  آمدن  سازمان  کانفرانس اسلامی   به  رهبری  شاه  فیصل که  پنتاسیل برای  عربستان شد عربستان از آن استفاده کرد مساجد ؛ مراکز  موسسات فرهنگی و خیلی  از بزرگان دینی  را خرید و دانشگاه متعددی زد کتابهای  وهابیت مجانی  پخش  نمود  .

التکفیر عند الشیعة   5میلیون نسخه  در اندونیزی  چاپ کردند  . شصت   شبکه   را وهابیت   پول می  دهد. چهار تا  شبکه  فارسی زبان  وجود دارد.

بیش  از  پنج هزار سایت  تفکر وهابیت  پخش  می  کنند..توانستند با مراکز دانشگاهی جهان  رابطه  پیدا کنند.وعربستان به  آنها پول  می  دهد . محمد بن  سلمان  در درون عربستان  وهابیت تضعیف می  کند و در  خارج  وهابیت  را  تقویت می  کند.محمد بن سلمان موقعیت  اجتماعی  بهتری  داخل  عربستان پیدا  کرده  است . عربستان با فضای سیاست استعمار همراه است.

خیلی وهابی هم  داشته  باشیم  50  میلیون است  مشکل  ما  تنها  وهابیت  نیست  سلفیت  است . وهابیت درست شده بود انگلیس  استفاده کرد  همینطور داعش  درست  شده بود  آمریکا کمک کرد .

اخوان بیش از  صد میلیون است .

وهابیت همه کشورها  اقلیت  پولدار است.<جریان کلی الاظهر  اشعری است.