در اوئل این مقاله قصائد ابن حنبل و دست آوردهای او و چقدر او زحمت کشیده که فضا را در حق اهل بیت متوازن کنه و جایگاه امام علی(ع) را مثل امروزی که اهل سنت دارند بکند خیلی زحمت کشیده و احادیث منقح وموثق را در معرفی و تثبیت منزلت والای اهل بیت تاثیر ماندگاری گذاشته[عجب، وای بر نویسنده]

نقصان روش ابن حنبل در خصوص منزلت اهل بیت(ع) این است که او فراتر از نقل مفاد احآدیث نمی رود ودرایة الحدیث ایشان قابل اصطیاد نیست.

موضع اجلالی و تثبیتی ابن تیمیه بیشتر از موضع تفریطی است.

این دو، در امهات مباحث راجع به منزلت اهل بیت(ع) دیدگاه مشترکی دارند.

چکیده

در این بخش مؤلف بیان می دارد که نگاه احمد بن حنبل و ابن تیمیه به ائمه نگاهی تجلیلی بوده است هرچند که بنا به گرایشاتی که دارند در مواردی قصور کرده اند اما زبانی که در مقابل ائمه به کار می برند زبان تجلیل و تعظیم است.

مقدمه

نگارنده در این بخش عنوان می کند که در مورد ابن تیمیه نگاهی وجود دارد که او را فردی ناصبی یا شخصیت تنقیصی معرفی می کنند اما این نگاه ناشی از پیش فرض ها و مطالعات ناقص آثار ابن تیمیه است. چنانچه آثار او را به دقت مطالعه کنیم در میابیم که ابن تیمیه نه تنها ناصبی نبوده بلکه نسبت به اهلبیت نگاه تجلیلی داشته است.

در این مقاله ابتدا مواضع احمد و ابن تیمیه در مورد اهلبیت بیان شده و سپس موارد متفق و مفترق میان آن ها بیان می شود.

تثبیت تربیع و شکستن فضای سنگین عثمانه

عثمانی گرا ها، امیرالمونین را شریک در قتل عثمان معرفی کرده و خلفا را در سه خلیفه اول انحصار کرده اند. این تفکر در زمانی، تفکر غالب بر فضای جامعه اسلامی بود اما احمد بن حنبل و ابن تیمیه با این فضا مخالفت کرده و امیرالمومنین را مبرّا از این جنایت می دانند. آن ها امیرالمومنین را به عنوان خلیفه چهارم معرفی کرده و بر این عقیده پافشاری می کنند.

در مورد تقابل ابن تیمیه با عثمانی گری مواردی در این بخش بیان می شود و به خواننده القا می شود که امیرالمومنین در نظر وی بعد از شیخین برترین صحابه بوده است. به عنوان نمونه از او نقل می کند که امیرالمونین در تمام جنگ هایش مصیب بوده است و این که عثمانیان او را در خون عثمان شریک می دانند امری نادرست است. او امیرالمومنین را بالاتر از طلحه و زبیر می دانست و با این وضع مقام او از معاویه و امثالش بالاتر است. با غلو کننده گان در حق عثمان مقابله می کند و در نهایت در مورد تربیع سخن احمد را نقل می کند که هرکسی که علی را به عنوان خلیفه چهارم نداند او از درازگوش خانه اش گمراه تر است.

محبوبیت و موالات اهل بیت

در این قسمت نگارنده بیان می کند که موالات اهل بیت پیامبر امری است که بر مسلمین واجب است. از همین روی احمد بن حنبل در مسندش به ذکر فضایل و احادیثی که دال بر وجوب محبت اهل بیت است؛ می پردازد. ابن تیمیه نیز احادیث محبت و موالات را بیان می کند و به همین نکته هم بسنده نمی کند و در ادامه بیان می کند که محبت و موالات آنان واجب است و حتی برائت از دشمنان آن ها هم واجب است. جالب است که بدانید از نظر مؤلف مواضع ابن تیمیه در این مسئله محکم تر از مواضع احمد بن حنبل است.

مرجعیت علمی اهل بیت

از نظر احمدبن حنبل اهل بیت مرجعیت علمی دارند و هیچ یک از صحابه به آن ها نمی رسند. این نظریه را می توان از احادیثی که در مسند نقل می کند استظهار کرد. او در چند جا احادیثی را نقل می کند که دال بر علم و دانش امیرالمومنین است. به عنوان نمونه، از عایشه نقل می کند که می گوید از علی بپرس که از من دانا تر است.

ابن تیمیه نیز مرجعیت علمی اهل بیت را بصورت موجبه جزئیه پذیرفته و آن را نقل می کند. برای نمونه به دو کلام ابن تیمیه در این موضوع اشاره می شود. ابن تیمیه می گوید: اجماع العترۀ حجۀ و در جای دیگر می گوید: اهل البیت المطاع.

طهارت و نزاهت انحصاری با ضمانت الاهی

احمد بن حنبل و ابن تیمیه هر دو اقرار دارند که آیه تطهیر در مورد اهل بیت نازل شده است و اهل بیت را در این مورد بر همان قرائت شیعی قبول دارند.

منزلت اهل بیت در سنجه رفتار مخالفان          

نظر احمد در مورد مخالفین و کسانی که بر علیه امیرالمومنین به جنگ برخواستند را باید در المسند میان احادیثی که نقل می کند دریافت. احمد احادیثی را در این رابطه نقل می کند که بیانگر والامقام بودن حضرت و پست بودن دشمنان آن حضرت است. به عنوان مثال قاتل امیرالمونین را اشقی الآخرین از زبان پیامبر معرفی می کند.

ابن تیمیه نیز همچون احمد، علی را بر حق می دانسته و به این امر اعتراف کرده است. او حتی در مقابل عثمانی گری ایستاد و دشمنان آن حضرت را جزء نواصب معرفی کرد.

از نظر ابن تیمیه ناصبی کسی است که به علی بن ابیطالب بغض ورزد و یا در ایمان او شک کند.

تبجیل و تفخیم  و تکبیر  خاص اهلبیت

در این بخش با تجلیلاتی که از سوی احمد بن حنبل و ابن تیمیه بیان شده است؛ آشنا می شویم.

برای نمونه چند مورد در ذیل بیان می شود:

1)      هارون الرشید پس از مسموم کردن امام کاظمA، عالمان را در زندان جمع کرد و از آنان امضا گرفت که موسی بن جعفر به اجل طبیعی از دنیا رفته است. تمام علما این نامه را امضا کردند و تنها کسی که این کار را نکرد؛ احمدبن حنبل بود.

2)      احمد می گفت به اندازه ای که برای علی بن ابیطالب فضائل نقل شده است برای هیچ یک از صحابه نقل نشده است.

3)      احمد می گفت خلافت مایه زینت علی نیست بلکه علی مایه زینت خلافت است.

از نظر نگارنده موارد تجلیل ابن تیمیه به مراتب بیشتر از احمد بن حنبل است. ابن تیمیه به کرّات لقب امیرالمومنین را برای حضرت امیر به کار برده است. او تعابیر بسیار والایی برای اهلبیت استفاده می کند؛ مثل هولاء الساداۀ و ساداۀ الاخیار و ... .

واجب الاکرام بودن اهل بیت به عنوان ثقل اصغر

ابن حنبل و ابن تیمیه هر دو بر اساس مفاد حدیث ثقلین، تبعیت و پیروی از اهل بیت را واجب می دانند و آن ها را عدل قرآن کریم معرفی می کنند.

تفریط ابن تیمیه در خصوص منزلت اهل بیت

در این بخش، مولف مواردی که ابن تیمیه در مورد اهل بیت تفریط هایی را انجام داده است؛ بیان می کند. از نظر مولف هرچند ابن تیمیه در این موارد دچار اشتباه شده است اما این ها دلیلی بر این که او ناصبی بوده نیست. از نظر نویسنده ابن تیمیه به اهل بیت نگاه تجلیلی داشته است.

این تفریط ها را می توان ناشی از روحیه شخصی ابن تیمیه که شخصی خشک و غیر منعطف بود دانست. علاوه بر آن، منطقه ای که او در آن رشد کرده بود در این دیدگاه بی تأثیر نبوده است. همین موارد باعث شده است که ابن تیمیه نه تنها به اهل بیت بلکه به علمای شاخص اهل سنت نیز توهین ها یا تندروی هایی داشته باشد.

ابن تیمیه در مواردی فضائل اختصاصی امیرالمومنین را نفی اختصاص می کند.

نتیجه

احمدبن حنبل از هرگونه تفریط در حق اهل بیت بدور است بلکه او در شکستن فضای عثمانی و اموی و تثبیت تربیع بسیار کوشش کرده است. تنها اشکال او این است که صرفا به نقل حدیث اکتفا کرده است و درایۀ الحدیث او قابل استنباط نیست. اما ابن تیمیه در کنار نقل حدیث از درایۀ الحدیث نیز بهره برده است.

از نظر نویسنده تجلیلاتی که ابن تیمیه در مورد اهل بیت دارد هم از لحاظ کمی و هم ازلحاظ کیفی به مراتب بیشتر از تنقیصاتی است که بیان کرده است.

‏31‏/12‏/2019